Mohajir Times
اسدالله جعفری(پژمان)
مترجمانی‌آینده ترکیبی از انسان و ماشین خواهند بود
0:00
Current time: 0:00 / Total time: -10:11
-10:11

مترجمانی‌آینده ترکیبی از انسان و ماشین خواهند بود

داستان‌های هوش مصنوعی، معمولاً انسان‌ها را در برابر ماشین‌های متجاوز در یک مسیری «نابودکننده» قرار می‌دهند. اما مترجمان آینده، نه کاملاً انسانی خواهند بود و نه ماشینی

نویسنده: جانسون

مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)

منبع: مجله اکونومیست


اما هنوز هم جایی برای انسان‌هایی با مهارت و با دانش تخصصی نیز وجود خواهد داشت

در آغاز؛ این پاراگراف اولی، می‌تواند کمی عجیب و غریب خوانده شود. اما این به عنوان یک آزمایش است. جانسون این بند را به زبان انگلیسی نوشته و سپس آن را از طریق نرم افزار «Google Translate» اجرا کرده تا پاراگراف را به زبان فرانسوی ترجمه کند. جانسون پس از اجرای همان فرآیند مشابه به صورت معکوس، این پاراگراف را دوباره از طریق نرم افزار گوگل ترانزلیت به زبان انگلیسی برگردان کرده است.

اما این نثر، کمی عجیب و غریب است. نرم افزار گوگل ترانزلیت، کلمه اصلی May»» را به Can»» تبدیل کرده است که این روند باعث می‌شود، جمله اولی کمی گنگ و نامفهوم به نظر برسد. ولی در نثر دومی؛ عبارت «نوشته شده است» اصلی را در زبان فرانسوی به کلمه‌ی écrit»» برگردان کرده که سپس در زبان انگلیسی به کلمه «نوشته شد» ترجمه شده است–ترجمه‌ی که بسیار به طوری دقیق انجام شده، اما با یک تغییر کوچک در امر تأکیدی به دست آمده است.

یک زمانی چنین ترجمه‌های رفت و برگشتی منبع پایان‌ناپذیری از طنزپردازی بودند. اکنون برخی از افراد متن‌ها را جدی‌تر گرفتند و آن‌ها را در این فرآیندی سفر دوطرفه قرار دادند که نتایج مضحک و خنده‌داری را به همراه داشته است. امروزه ترجمه‌های بد و بی‌کیفیت ماشینی به سختی پایان یافته است. مانند تابلوهای «انگلیسی‌چینی» که هنوز هم منبع سرگرمی و گمراهی برای انگلیسی زبانانی است که از مناطق چینی‌زبان دیدن می‌کنند. در این میان؛ در یک منوی غذا، «نخود سیاه چشمی با حلزون، تبدیل به گوشت چشم بلبلی و سرخ شده اسیدی» می‌شود. این شوخیِ است که هر دو طرف را ساکت و صامت می‌کند. اما غربی‌ها گاهی اوقات، حروف چینی را در خال‌کوبی‌های اندامی خود سرهم‌بندی می‌کنند، این هم جای تعجب نیست.

با این‌حال؛ همان‌طوری که آزمایش و امتحان جانسون نشان می‌دهد، برای بیش‌ترین اهداف روزمره، ترجمه ماشینی و یا به اصطلاح  (MT)در پنج سال گذشته، بسیار بهتر و با کیفیت‌تر شده است. بزرگ‌ترین منبع پیش‌رفت، به کارگیری روند «یادگیری عمیق» [نوعی یادگیری ماشینی مبتنی بر شبکه‌های هوش مصنوعی است که در آن از چندین لایه پردازشی برای استخراج ویژگی‌های داده‌ها در سطوح بالاتری استفاده می‌شود]. بنابراین؛ در آموزش، چنین سیستم‌هایی بوده است که به منظور تقلید از عملکرد نورون‌ها و سلول‌های مغزی به کار گرفته می‌شود.

اما بهبود ترجمه‌های ماشینی برای مقاصد تجاری نیز از طریق گسترش شرکت‌های زیرک و با هوشی‌که وظایف فردی را حل می‌کنند، حاصل شده است. بنابراین؛ برخی‌ از زبان‌شناسان در حوزه زبان‌شناختی، فرهنگ لغت‌های تخصصی ایجاد و گردآوری کرده‌اند که با این فرهنگ لغت‌ها می‌توان اصطلاحات مهم را به طوری دقیق-پیوسته ترجمه و تفسیر کرد. اکنون می‌توان تمامی موتورهای محرک ترجمه ماشینی را فقط بر روی داده‌های یک دامنه حرفه‌ای مانند رشته‌های «حقوقی یا پزشکی» آموزش داد که این روند به کیفیت، دقت و سرعت ترجمه بهبود می‌بخشد.

سایر ابزارهای ترجمه ماشینی با ابزارهای ویرایش مترجم انسانی ادغام شده است. این بدان معناست که بسیاری از مترجمان انسانی، بیش‌تر وقت خود را صرف بررسی و اصلاح خروجی ترجمه ماشینی می‌کنند، نه اینکه خودشان بخش عمده‌ای از ترجمه را انجام دهند. مصحح و ویراستار بودن یک ترجمه ماشینی ممکن است بسیار دل‌گیر و ناراحت‌کننده به نظر برسد. اما برای برخی از مترجمان کتبی واقعاً که چنین است. با این‌حال؛ این را می‌توان برعکس نیز بررسی کرد. انسانی که به طوری مکرر فرمول‌های یک‌سانی را ترجمه می‌کند، در اصل تفاوت بسیار کمی با ماشینی دارد که برای انجام همان کار و قاعده آموزش دیده است.

اما چنین کاری می‌تواند سخت و طاقت‌فرسا نیز باشد. اجازه دادن به ماشین ترجمه برای انجام بخش‌ از کارهای سخت و آسان – تکه‌هایی که بارها و بارها به صورت یک‌نواخت ترجمه می‌شوند، این کار مترجم انسانی را کمی آسوده‌ خاطر می‌کند، اما نه مطمئن از خروجی کار. با این‌وجود؛ مترجم انسانی می‌تواند از دانش تخصصی زبان‌شناختی خود موضوعی را به کار بگیرد که تا بتواند مشکلات فکری رضایت‌بخش‌تری را حل و فصل کند. آیا آن‌ها چه مشکلاتی خواهند بود؟ یکی از مترجمانی ساکن شهر مادرید در یک شرکت بزرگ حقوقی، برخی از وظایفش را چنین شرح می‌دهد: «یکی از این مشکلات یافتن نمونه‌ای از تأثیرات فرهنگی برای جایگزینی ارجاع‌دهی به یک داستان کوتاهی بود که این داستان در اسپانیا بسیار معروف است، اما برای انگلیسی‌زبانان ناآشنا است».

یکی دیگر از این مشکلات شامل تشخیص یک تمایز نسبتاً دقیق اما انتقادی بود. به عنوان مثال؛ یک عبارت اسپانیایی به نام (Dolo) است که این عبارت توسط مترجم انسانی به درستی‌اش به معنای «سوء رفتار عمدی» ترجمه می‌شود، اما توسط نرم افزار ترجمه ماشینی به معنای «کینه‌توزی و بدخواهی» ترجمه شده است که این معادل‌سازی در معانی و مفاهیم ترجمه کتبی کاملاً اشتباه است. از آن‌جایی که قانون مورد بحث به طوری قابل توجهی مجازات را تشدید می‌کند؛ وقتی که رفتارهای نادرست «عمدی» باشند، این حذفیات به طوری بالقوه فاجعه‌آمیز است. با این‌حال؛ چنین موارد فقط می‌تواند توسط فردی با ترکیب درستی از مضامین حقوقی و زبانی ترجمه شود نه با ترکیب ماشینی!

این فناوری‌ها و تکنولوژی‌های پرآوازه که می‌گویند خدمات ترجمه را ارتقاء داده است، کاملاً یک چیزی‌های شناخته شده است. بسیاری از مترجمان انسانی، سال‌های مدیدی است که بی‌سر و صدا و اما [گناهکار] به ماشین‌های ترجمه و رایانه‌ها تکیه زده‌اند. آن چیزی که در این موضوع جدیدتر است، تمایل شرکت‌های ترجمه و مترجمان فردی است که در مورد استفاده از ماشین‌های ترجمه در ترجمه ماشینی، نه به ‌عنوان یک افتخار، بلکه به عنوان یک عصا به معنای وسیله‌ای برای کاهش هزینه‌ها و زمان انجام کار عمل می‌کنند. بخشی از کار این است که می‌بایست بدانیم چه چیزی را می‌توان به دست ماشین ترجمه سپرد و چه چیزی را نمی‌توان. بنابراین؛ فقط فاکتورها و دفترچه‌های دستورالعمل را می‌توان به ماشین‌های ترجمه ماشینی واگذار کرد، اما نه متن‌های تخصصی و اکادمیک را.

همین‌طور در بیش‌تری موارد، فاکتورها و قراردادهایی وجود دارند که دارای ترجمه‌های کاذب زیادی هستند. تا زمانی که یک مترجم انسانی از نتیجه کار اطمینان حاصل نکند، می‌باید از لغزش‌هایی مانند عبارت (Dolo) به زبان اسپانیایی در فوق جلوگیری شود. این مترجم ساکن مادرید، توصیه می‌کند که یک استدلال حقوقی در علوم «بدیع و بیان» است، هدایت می‌کند که ترجمه‌ها بایستی به طوری کامل توسط مترجم انسانی ترجمه شوند، نه توسط ماشین‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی!!

در هرحال؛ کسی که صرفاً اسپانیایی و انگلیسی می‌داند و یا در چند کلاسی اصول ترجمه شرکت کرده است، این کار را نمی‌توان به گونۀ اصولی و حرفه‌ای انجام داد. از این‌رو؛ خبر بد برای برخی از مترجمان این است که یک کار آسان و قابل‌ تکرار در حال پایان یافتن است، یعنی [آشی همیشه داغ و آماده در حال سرد شدن است]. خبر خوش این است آن‌چه که باقی می‌ماند، برای افرادی که مهارت و دانش یک زبان را دارند، این مهارت برای دیگران یک چالش‌ مغزی خواهد بود.

در نهایت؛ داستان‌های هوش مصنوعی، معمولاً انسان‌ها را در برابر ماشین‌های متجاوز در یک مسیری «نابودکننده» قرار می‌دهند. اما مترجمان آینده، نه کاملاً انسانی خواهند بود و نه ماشینی. آن‌ها انسان‌هایی خواهند بود که مهارت و پیش‌رفت‌های مکانیکی دارند. آن‌ها را سایبورگ خطاب کنید، سایبورگ [یک شخصیت خیالی یا فرضی می‌باشد که توانایی‌های جسمانی‌اش فراتر از محدودیت‌های طبیعی انسان، توسط عناصر مکانیکی تعبیه‌شده، در بدن است].

مطالب مرتبط:


Share Mohajir Times

Leave a comment

Discussion about this podcast

Mohajir Times
اسدالله جعفری(پژمان)
اسدالله جعفری(پژمان)، مترجم و ستون‌نویس افغانستانی است که تاکنون با نشریه‌های مختلفی از جمله روزنامه صبح کابل، جاده ابریشم، مجله‌ دفاعی‌هند، کامون، هندو پست، صدای افغانستان و خبرگزاری شهروند همکاری کرده است. کارهای ترجمه وی عبارتند از اشک‌های کابل، فرار از کابل، شایسته واعظ، رومئو و ژولیت افغانستان، آوای تقدیر و مدافعان آواره