وقتی در استرالیا تجاوزجنسی یا رابطهجنسی بدون رضایت را به پولیس گزارش بدهید چه اتفاقی میافتد؟
در استرالیا به طور متوسط روزانه ۸۵ مورد تجاوز جنسی گزارش میشود. مطالعات و برسیها نشان میدهد که بیش از یک نفر از هر سه جوان در زندگی خود رابطه جنسی ناخواسته را تجربه کرده است
نویسنده: کلودیانا بلانکو
مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)
منبع: اسبیاس
هشدار محتوایی: این مقاله به جنبههایی از خشونتهای جنسی میپردازد ممکن است که برای برخیها آزاردهنده باشد
خشونت جنسی در استرالیا یک عمل مجرمانه محسوب میشود. اگر بر خلاف میل خود با تهدید، اجبار و یا با فریبکاری مجبور به یک عمل جنسی شدهاید و اگر بخواهید آن را به پولیس گزارش دهید مجرم با مجازاتهای روبرو خواهد شد. با اینحال، این فرآیند ممکن است که از نظر قانونی و عاطفی هزینهبردار و پر دردسر نیز باشد. در اینجا آن چیزی را که باید انتظارش داشت، شرح داده میشود.
در استرالیا به طور متوسط روزانه ۸۵ مورد تجاوز جنسی گزارش میشود. مطالعات و برسیها نشان میدهد که بیش از یک نفر از هر سه جوان در زندگی خود رابطه جنسی ناخواسته را تجربه کرده است. اگر قربانی تجاوز جنسی یا رابطهجنسی دخول بدون رضایت هستید، ممکن است قصد داشته باشید که تجربهی خود را به مقامات ذیربط و ذیصلاح گزارش دهید و آنگاه مجرم در برابر دستگاه عدلی و قضایی فراخوانده میشود. اما تصمیم به گزارش تجاوز جنسی به مقامات، اغلب با آشفتگیهای روحی و عاطفی شدید برای قربانیان و بازماندگان همراه است.
خانم مونیک کیلی بریدمل «سرگروهبان» ارشد رهبری یک تیم تخصصی پولیس ایالت ویکتوریا را بر عهده دارد که وی در مورد جرایم جنسی ادعا شده تحقیق میکند. بخشی از مسئولیتهای اصلی این تیم کمک به قربانیان و بازماندگانی است که به عنوان شاکیان شناخته میشوند و همینطور قربانیان به آنها بیانیههای خود را تهیه و شواهد ارائه میکنند. مونیک گفت: «ما چهار هدف داریم، اولین هدف ما محافظت از قربانیان و حمایت از آنها است. سپس ما موظف هستیم که تمام گزارشهایی که به ما مواصلت میکنند را به طور کامل بررسی کنیم و در یک بخشی از این ماموریت، شواهد را جمعآوری میکنیم و با این برسی متوجه شویم که آیا جرمی رخداده است یا خیر. سپس متجاوزان متهم را شناسایی، دستگیر و به دادگاه میبریم».
همچنین بازماندگان قربانی تشویق میشود که یک پشتیبان مورد اعتماد را با خود به ادارۀ پولیس ببرند، زیرا روند جمعآوری شواهد و تهیه بیانیهها توسط پولیس ممکن است که برای آنها باعث رنج و آسیب مجدد شود. مونیک کیلی برید مل ارشد این تیم میگوید: «من همیشه به بازرسان تحقیقاتیام یادآوری میکنم هر زمانی که با شاکی صحبت میکنند باید لحظهای را به یاد بیاورند که آمدن به ادارۀ پولیس ممکن است برای قربانی بزرگترین و استرسزاترین رویدادی باشد که شاکی پس از حادثهی آسیبزا با آن مواجه شده است».
خانم کیلی برید مل ارشد در اداره پولیس ویکتوریا گفت: «ما با افرادی مواجه میشویم که در حال تجربه شوکروحی است، بنابراین سطح آسیبپذیری آنها بسیار بالا است… ما باید به آنها وقت بدهیم، باید به آنها گوش بدهیم و باید نسبت به آنچه که آنها به ما میگویند سراپاگوش و صادق باشیم».
گزارش به پولیس
اگر قربانی ظرف چند ساعت پس از عمل تجاوز به مقامات مراجعه کند به آنها کمکهای پزشکی، مشاوره حقوقی و عاطفی ارائه میشود. آنها برای جمعآوری شواهد پزشکی قانونی «طب عدلی» میباید تحت معاینه پزشکی ویژه قرار بگیرند که این معاینه به نام «کیتِ تجاوز به عنف» شناخته میشود. زیرا امکان معاینه توسط پزشک یا افسران زن ممکن است گاهی وجود نداشته باشد. سپس، شاکی باید اظهارنامهی دقیق را به پولیس ارائه دهد که این امر ممکن است در همان روز رخ ندهد.
وکیل مایکل بریدلی در این مورد چنین شرح میدهد: «گزارش دادن کار بسیار دشواری است و اظهارات هم دشوارتر از آن است، اما سیستم واقعاً به همکاری قربانی نیاز دارد که همهی چیز را در یک حرکت روی کاغذ بیاورد. در غیر این صورت، اگر مواردی بعداً به پرونده اضافه شود یا نیازی به اصلاح داشته باشد، در نهایت پرونده پیگیری خواهد شد. اما مسئولیت فوری بر دوش قربانی میگذارد». جیس هیل، روزنامهنگار تحقیقی به عنوان بخشی از مجموعۀ مستند سهقسمتی خود به نام «پرسش در این مورد»، چگونگی برخورد با پروندههای تعرض جنسی بدون رضایت را در سیستم حقوقی و قضایی بررسی کرده است.
مایکل میگوید برای قربانیان و بازماندگان مهم است که از صحت اظهارات خود اطمینان حاصل کنند. تعرض و حملات تاریخی را نیز میتوانند گزارش کنند، حتی اگر مدت زیادی از وقت آنها گذشته باشد. خانم هیل میگوید «هیچ محدودیت زمانی در این مورد وجود ندارد، [اما] رخداد را هر چه زودتر گزارش دهید بهتر است، زیرا … در آن هنگام احتمالاً شواهد بیشتری وجود داشته باشد».
متخصصان و کارآگاهان میگویند برای قربانیان تجاوز جنسی بسیار مهم است که به دنبال خدمات حمایتی باشند، زیرا روند گزارشدهی و مراجعه به دادگاه برای بسیاریها باعث تحریک و آسیب مجدد میشود. خدمات پشتیبانی و حمایتی در دسترس است، صرف نظر از اینکه قربانی تصمیم به گزارش یا شرکت در دادرسی داشته باشد یا نداشته باشد، اما خدمات حمایتی همواره قابلدسترس قربانیان است.
پس از گزارش قربانی، پرونده برای تحقیقات به پولیس محول میشود. پس از آن شاکی شاهد اصلی پرونده خود است. اگر پولیس بتواند شواهد کافی برای پیگیری پرونده را جمعآوری کند، سپس، این گزارش توسط رئیس دادستانی عمومی یا (DPP) بررسی میشود. اگر پرونده از مجرای دادستانی عمومی برای رسیدگی عبور کند، اتهاماتی علیه متشکیعنه مطرح میشود و با این وجود پولیس متجاوز مورد ادعا را دستگیر میکند.
خانم هیل میگوید: «اگر قربانیان اتهاماتی را مطرح نکنند، به این معنی نیست که تجاوز جنسی اتفاق نیفتاده است. این فقط به این مفهوم است که آنها امیدوار نستند بتوانند در دادگاه با این پدیده مقابله کنند. پس از این، آنها مجرم را دستگیر و متهم خواهند کرد. اما ممکن است که شخص متجاوز با قرار وثیقه آزاد شود یا حتی ممکن است که بدون وثیقه نیز آزاد شود. گاهی ممکن است آنها تا زمان محاکمه در بازداشت بمانند، اما لزوماً در هنگام دستگیری نمیتوانند از خیابانها فرار کنند».
مراجعه به دادگاه
زمانیکه پرونده به دادگاه میرود، قربانیان-بازماندگان و سایر شهود -در صورت وجود- باید شهادت بدهند. آنها در دفاع از خود توسط دادستان مورد بازجویی متقابل قرار میگیرند. در مقابل، متهم مورد ادعا (یا مدعیعلیه) حق دارد که در دادگاه سکوت کند. بنابراین، متهم میتواند ادعا کند که «بیگناه» است یا فقط میتواند در مورد جرایم جنسی جزئی و خفیف «اعتراف» کند. آقای بریدلی گفت این گونه ویژگیهای سیستم حقوقی باعث میشود که بسیاری از قربانیان احساس بیگانگی کنند، گویی آنها کسانی هستند که خودشان محاکمه میشوند.
مایکل بریدلی نویسنده و وکیل مدافع اصلاحات قانون است که در این مورد چنین میگوید: «در اکثریت قریب به اتفاق موارد [تجاوز به عنف] تنها مدرک شهادت قربانی است. بدینسان، تمام مسئولیت بر عهده دادستانی است که میباید کل پرونده را بدون تردید معقوله اثبات کند – که این هم یک مسئولیت بسیار سنگینی است. آقای بریدلی همچنان توضیح داد که دادستانی باید ثابت کند عمل جنسی بدون رضایت قربانی انجام شده است».
و اینکه، اگر چنانچه رضایت وجود نمیداشت، اما متهم معتقد است که این اقدام با رضایت طرف بوده، پس این اعتقاد هم مستدل نیست. مایکل میافزاید از آنجایی که اکثر متجاوزان جنسی مورد ادعا حق خود را برای سکوت در دادگاهها حفظ میکنند و از ارائه مدارک و شواهد معاف میشوند. با اینوجود محاکمه بر اساس شهادت قربانی است که زیر سوال میرود. این روند به یک مسابقه در مورد اینکه آیا قربانی راست گفته است یا خیر تبدیل میشود. او میگوید: «هیئت منصفه فقط داستان شاکی یا قربانی را بشنود و این تنها مدرکی است که «ملکه تاج و تخت» برای اثبات ادعای خود دارد».
وکیل مایکل افزود «برای اینکه بخواهند در دفاعیه تردیدی منطقی ایجاد کنند و این راهی برای ایجاد شک در مورد اعتبار شهادت قربانی است. با اینحال، آنها دروغگو نامیده میشوند». تخمین زده میشود که حدود ۹۰ درصد از قربانیان و بازماندگان تجاوز جنسی خود را به پولیس گزارش نمیدهند. مطالعات نشان میدهد که از هر پنج نفر استرالیایی یک نفرشان فکر میکند که زنان اغلب ادعاهای جعلی تجاوزجنسی را به گونهی اغراقآمیز مطرح میکنند که این موضوع به بالاترین میزان خود در میان کشورهای غربی است.
با اینحال، برید مل کیلی میگوید به ندرت با قربانیانی روبرو میشود که مشکوک به دروغگویی است. از آنجایی که من خودم کارشناس موضوع اصلی هستم و تقریباً یک دهه را در این زمینه فعالیت کردهام، میتوانم به شما بگویم که هیچکسی نمیخواهد اقدام به چنین کاری کند. زیرا هیچکسی نمیخواهد خودش را در معرض بررسیهای عدلی و قضایی قرار دهد، همانطوری که میدانید سیستم حقوقی و قضایی آنها را معاینه پزشکی میکند، بنابراین، جعلِ چنین چیزی بسیار بسیار یک موضوع غیرعادی و ناخوشایند خواهد بود. به هرحال، در صورتی که مدعی علیه در هر یک از اتهامات مجرم شناخته شود، مرحله بعدی صدور حکم مجازات است.
خانم هیل گفت: «گزینههای مجازات میتواند از «عدم سوء پیشینه کیفری» تا خدمات اجتماعی متغیر باشند. گاهی هم ممکن است که متهم جریمه نقدی شود نه محکوم به زندان! اگر قربانیان احساس کنند مجازات با آنچه که متجاوزان محکوم به آن شدهاند مطابقت ندارد، این روند میتواند برای قربانیان و بازماندگان مأیوسکننده نیز باشد. در زمان صدور حکم مجازات، معمولاً شما میتوانید بیانیه و اظهارات تأثیر بر قربانی را در دادگاه ارائه دهید که این امر برای بسیاری از قربانیان و بازماندگان بسیار مهم است. جاییکه آنها در دادگاه میتوانند بگویند این جنایت چگونه بر زندگی آنها تأثیر ناگواری گذاشته است و به ویژه برای شخص مجرمی که به آنها صدمهزده است».
در سالهای اخیر، برخی از حوزههای قضایی استرالیا قوانین خود را تغییر دادهاند این قانون متهمان جرایم جنسی را موظف میکند تا در دادگاه ثابت کنند که رضایت مثبت قربانی را قبل از عمل جنسی دریافت کردهاند. برخی از حوزههای قضایی نیز گزینههای جدیدی گزارشدهی تجاوزجنسی را برای کسانی که میخواهند تجربهی خود را به طور رسمی و بدون گذر از سیستمهای عدالت کیفری ارائه کنند، معرفی کرده است.
خانم هیل گفت: «سیستمهای گزارشدهی مانند SARO در ایالت نیو ساوت ولز ایجاد شده است که از طریق آنها میتوانید تجاوزهای جنسی را گزارش دهید و ممکن است که چنین موضوع در هر زمانی از زندگی شما اتفاق افتاده باشد. هیچ نیازی نیست که کل فرآیند اتهام را تا دادگاه طی مراحل کنید، اما خود آن در پروندهی شما ثبت میشود».
آقای مایکل بریدلی معتقد است که این یک گزینۀ بسیار مفید برای قربانیانی است که نگران محافظت از سایر قربانیان بالقوه هستند. اغلب چیزی که باعث میشود بازماندگان نگران آن باشند، نگرانی آنها در مورد دیگران است، زیرا چیزی به عنوانی حادثۀ تجاوز به عنف وجود ندارد. زیبایی سیستم گزارشدهی مانند آن این است که اگر گزارشهای دیگری قبلاً در سیستم وجود داشته باشد یا متعاقباً در سیستم ثبت شود، این گزینه میتواند پولیس را وادار کند که به سوی قربانیان برگردد و بگوید: «هی! بلی! معلوم شد که این آدم یک متجاوز زنجیرهای است. ادعای شما در سیستم ثبت میشود و سپس میخواهید آن را دنبال کنید یا خیر؟».
در نهایت، چه تصمیم گزارش به پولیس را داشته باشید و چه نداشته باشید، اما طیف وسیعی از خدمات حمایتی وجود دارد که میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید. اگر شما یا شخص دیگری را که میشناسید مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد، با شمارۀ ۱۸۰۰RESPECT تماس بگیرید و همچنین میتوانید با Lifeline به شمارۀ ۱۳۱۱۱۴ یا با Beyond Blue به شمارۀ ۱۸۰۰۲۲۴۶۳۶ در تماس شوید.