عملیات و تاکتیکهای شاخه خراسان داعش-بخش2
در پاکستان نیز شاخه خراسان داعش مسئول کشتار ۳۳۸ غیرنظامی از ماه جنوری سال ۲۰۱۷ میلادی تاکنون بوده است که داعش در این حملات عمدتاً نهادهای انتخاباتی، فرقهای و مذهبی را هدف قرار داده است
ترجمه: اسدالله جعفری(پژمان)
منبع: مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل
شاخه خراسان داعش؛ استراتژی جهانی خود را در محیطهای عملیات مختلف با تنظیم پیشفرض آن براساس شرایطِ همان زمان و مکان انجام میدهد. به عنوان مثال، مانند منطقه منقسیمشدهی کشمیر را در نظر بگیرید که این منطقه در بلندیهای شبه قاره هند واقع شده است. به عنوان نقطه قابل اشتعال برای درگیریهای تاریخی بین قدرتهای هستهای متخاصم مانند هند و پاکستان عمل میکند. با تسلط رهبران ملیگرا و ناسیونالیسم بر سیاست، در اسلامآباد و دهلینو، ناآرامیهای دائمی در مناطق مورد مناقشۀ کشمیر و سابقه تروریسم دولتی، کشمیر زمینه بسیار مناسبی برای براندازی و عملیاتهای تخریبکارانه آتی گروه داعش خواهد بود.
بنابراین؛ در افغانستان و پاکستان، استراتژی شاخه خراسان داعش در صدد است تا دولتهای مشروع را مشروعیتزدایی کند و اعتماد عمومی را نسبت به فرآیندهای دموکراتیک، تخریب کند. بی ثباتی را در کشورهای جمهوری و مردممحور به ارمغان بیاورد که از دیدگاه این گروه، آنها به عنوان دولتهای نامشروع تلقی میشوند. اخیراً در آستانهی انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۸ میلادی، در افغانستان، شاخه خراسان داعش به شهروندان ولایت ننگرهار در شرق افغانستان چنین هشدار داده بود «ما مسلمانانی این ولایت را از نزدیک شدن به مراکز انتخابات و رایدهی برحذر میداریم و توصیه میکنیم که از مراکز رایدهی دوری کنند تا جانشان محفوظ بماند، زیرا این مراکز از اهداف اصلی حملات مشروع و قانونی ما هستند».
در همینحال؛ شاخه خراسان داعش مسئولیت حملات متعددی را بر «مراکز انتخاباتی» و نیروهای امنیتی افغانستان در جریان انتخابات افغانستان برعهده گرفت و به دنبال تعهدات هشداردهندۀ خود مبنی بر خرابکاری و حملات تروریستی خود با شعاری به نام «روندِ شِرکِ مُشرکین» علیه انتخابات افغانستان ادامه داد.
براساس گزارش اخیر پروژه تهدیدات فراملی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل یا (CSIS) در مورد گروههای سلفی-جهادی، شاخه خراسان داعش تا اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی، بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر جنگجو داشته است. اما این ارقام نسبت به سال ۲۰۱۶ میلادی که تعداد نیروهای رزمی شاخه خراسان داعش بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر جنگجو داشته، کاهش یافته است. علیرغم کاهش جنگجویان شناخته شده و معروف شاخه خراسان داعش، این گروه به طرحریزی و انجام حملات مرگبار خود در سطوح بسیاری بالایی در افغانستان و پاکستان ادامه داده است. و همچنان داعش در تلاش برای صدور ایدئولوژی خشونتآمیز خود به سوی کشورهای غربی و اروپایی نیز است.
به عنوان مثال؛ شاخه خراسان داعش پس از حملات الهامگرفته از مراکز اصلی داعش در سال ۲۰۱۶ میلادی در شهر اورلاندو در ایالت فلوریدای آمریکا و در شهر مگنانویل در شمال فرانسه ویدئوهای تبریکی متعددی را منتشر کرد. در همینحال؛ شاخه خراسان، متعاقباً فیلمهای دیگری را نیز منتشر کرد که از جنگجویان خود به نام «گرگهای تنها و مستقل» درخواست میکرد که دست به حملات بیشتری علیه کشورهای غربی بزنند. علیرغم تلاشهای ذکر شده برای الهام بخشیدن به حملات در خارج از کشور؛ خشونتهای شاخه خراسان داعش تا حد زیادی به صورت محدود و منطقهی باقی مانده است. از جنوری سال ۲۰۱۷ میلادی، شاخه خراسان داعش ۸۴ حمله خونین و مرگبار علیه غیرنظامیان در افغانستان و ۱۱ حمله دیگر در پاکستان را انجام داده است. تنها در افغانستان، ۸۱۹ غیرنظامی در ۱۵ ولایت افغانستان، در حملات تروریستی مرگبار گروه داعش کشته شدهاند که بیشترین میزان این حملات در شهر کابل و ولایت ننگرهار در شرق افغانستان بوده است.
حملات تروریستی شاخه خراسان داعش در انتخابات پارلمانی افغانستان در ماه اکتبر ۲۰۱۸ میلادی بر شهر کابل و مراکز ولایتهای کلیدی افغانستان متمرکز شد. حملات آتی این گروه نیز از الگوهای مشابهی در افغانستان پیروی میکرد. بنابراین؛ با فرارسیدن انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۲۰۱۹ میلادی، جنگجویان شاخه خراسان داعش موسوم به «جنگجویان گمنام» به برنامهریزی حملات خود به نام «عملیات مشهود و مخرب» در شهر کابل، هرات و جلالآباد در شرق افغانستان ادامه داد و در این برنامهریزی حملات تروریسیتی زیادی را علیه مردم و نظامیان افغانستان انجام داد.
بدینسان؛ در پاکستان نیز شاخه خراسان داعش مسئول کشتار ۳۳۸ غیرنظامی از ماه جنوری سال ۲۰۱۷ میلادی تاکنون بوده است که داعش در این حملات عمدتاً نهادهای انتخاباتی، فرقهای و مذهبی را هدف قرار داده است. در نهایت؛ این تاکتیکهای شاخه خراسان داعش، در افغانستان و پاکستان بیشتر نشاندهندۀ راهبرد منطقهای داعش با اهداف مشروعیتزدایی دولتهای موجود، تنزل اعتماد علیه دموکراسی، بهرهبرداری از فرقهگرایی و رشد بیثباتی در مناطق تحت نفوذ خود است.