پردازش فیلم «آخرین تولد» در فاز افراط‌گرایی و خشونت علیه زنان در افغانستان

صحنه‌ای خفه کردن صدای کودک در خانه ثریا نیز صحنه‌ای غم‌انگیز از شرح وضعیت افغانستان است. گروه طالبان با خشونت و قهر وارد خانه‌ای ثریا می‌شوند و دوستان ثریا لامپ‌ها را خاموش می‌کنند

نویسنده و منتقد: امان شادکام


مقدمه

فیلم آخرین تولد، داستان سه زنی‌ که سینما‌گر، خبرنگار و مدلینگ است، بعد از سقوط نظام جمهوریت به نمایش در می‌آید. این فیلم با کارگردانی نوید محمودی و جمشید محمودی از نسل مهاجران افغانستانی در ایران تهیه و کارگردانی شده است، اما در فیلم صحنه‌های واقعی از روزهای سقوط آورده نشده است. فیلم خیلی ساده مثل داستان‌های کوتاه بازی شده است. به هرحال، در این نوشته می‌خواهم که فیلم آخرین تولد را بر مبنای جامعه‌شناختی تحلیل کنم. این فیلم به زبان فارسی-دری می‌باشد که در چهارم اردیبهشت/ثور 1403 خورشیدی به صورت آنلاین و با مدت زمان 93 دقیقه با مجوز رسمی سینمای ایران اکران و منتشر شده است.

خلاصه داستان فیلم

دختری به ‌نام ثریا که خبرنگار است و سال‌گرد تولدش را جشن می‌گیرد و از دوستانش هم دعوت می‌کند که به جشن تولدش شرکت کنند. شوهر ثریا یک فعال اجتماعی است و او یک مرد روشن‌فکر است. هر دو بی‌اندازه یک‌دیگر را دوست دارند. اما با سقوط نظام جمهوریت ثریا در منزلش توسط طالبان کشته می‌شود. هم‌چنان، دختری به ‌نام لیلی که شوهرش در ارتش ملی افغانستان سرباز است، با ثریا دوست است. لیلی، سینماگر است و شوهرش در روز سقوط شهر هرات توسط طالبان به رگبار بسته می‌شود. همین‌طور، دختری به ‌نام مریم که از قوم پشتون است، یک شوهر به شدت سنتی ‌و غیرتی دارد. مریم قبل از ازدواج، به شغل مدلینگ مصروف بوده و زمانی‌که شوهر می‌کند، شوهرش اجازه نمی‌دهد که او دیگر مدل باشد. بعد از عروسی به جای پوشیدن لباس‌های مدلینگ، با اصرار و جبر شوهرش، چادر برقع می‌پوشد.

زمانی‌که کابل سقوط می‌کند، همه‌ای این‌ها به خانه‌ای ثریا جمع می‌شوند تا نقشه‌ای فرار از کابل را طراحی کنند. برخی دوستانش هرباری‌که به میدان هوایی کابل می‌رود ناامید بر می‌گردد. یک روزی با خودشان یک طفلی را که از میدان هوایی پیدا کرده بود، می‌آورد. می‌گویند که طفل گریه می‌کرد اما از مادرش خبری نبود. بالاخره، دوستان ثریا با چادر برقع به میدان هوایی می‌روند و ثریا منتظر شوهرش در خانه می‌ماند و سپس، طالبان به خانه‌اش ‌وارد می‌شوند.

تحلیل داستان فیلم

افراط‌گرایی و خشونت علیه زنان

  1. افراط‌گرایی

با در نظرداشت، نظریه‌های تئوری‌پردازان دو نکته‌ی درخور تأمل برای ایجاد افراط‌گرایی کمک بی‌پیشینۀ کرده است: نخست این‌که اکثریت مطلق تئوریسین‌های فکری و گروه‌های تروریستی خاورمیانه و شمال آفریقا فاقد تحصیلات دینی بوده‌اند. این در حالی است که رهبران گروه‌های تروریستی حوزه ما خود را منسوب به نهادهای سنتی دینی می‌دانند. دوم این‌که نصاب معیوب و ناقص تعلیم دینی حوزۀ ما مسئولیت بخش بزرگی از اوضاع کنونی را به دوش داشته و نیازمند بازسازی جدی می‌باشد (انصاری، 1397؛ 105-106).

افراط‌گرایی امروزه یک پدیده‌ی مدرن و هم‌چنین زاده‌ای دنیای مدرن است. با شرایط سیاسی-اجتماعی جهان امروز برای شناخت آن باید شرایط امروزی جوامع مستعد و افراط‌گرایی را مطالعه کرد. این باوری‌که افراط‌گرایی پدیده‌ای سنتی و مربوط به دنیای ماقبل مدرن است، درست نیست. گرچه برخی از شریان‌های تغذیه‌ی این جریان ریشه در گذشته و سنت نیز دارد، اما طبیعت و ماهیت آن مدرن و امروزی است. افراط‌گرایی زاده و محصول شرایط جهان مان و عصر ما [ا] است. هم‌چنان افراط‌گرایی پدیده‌ای صرفا اسلامی نیست که ویژه‌ای جهان اسلام باشد و در دیگر ادیان و فرهنگ‌ها وجود نداشته باشد. مدتی است که در همه‌ی ادیان افزایشی قابل‌توجه‌ی در جریان‌های بنیادگرا به چشم می‌خورد (کاوه، 1397: 72).

افغانستان در گذشته مدارس مذهبی شبیه آن‌چه‌که در پاکستان وجود دارد، نداشته است. اما در طول سال‌های اخیر شمار زیادی از جوانان افغان برای فراگیری علوم دینی به پاکستان رفتند و آن‌ها نه تنها که افکار و تفسیر کاملا سخت‌گیرانه‌ای با خود وارد کشور کرده‌اند بلکه ساختار تشکیلاتی و کریکولم درسی مدارس پاکستانی را نیز الگو‌برداری کرده و با خود وارد کشور کرده‌اند. به نظر می‌رسد که اکنون الگوهای مدارس پاکستانی در افغانستان نیز در حال تطبیق شدن است (فقیری، 1397؛ 90).

جهان افغانستان در دهه‌ی هشتاد و نود قرن بیستم یکی از منابع فزیکی و عینی خیزش و تقویت بنیادگرایی یا اسلام سیاسی و یا هم افراط‌گرایی دینی بود. در پی اشغال افغانستان توسط شوروی، نیروهای جهادی و بنیادگرایی دینی از سراسر جهان برای جهاد در مقابل کافران اشغال‌گر در سرزمینی اسلامی وارد پاکستان و افغانستان شدند و این چنین، این منطقه لانه‌ای ده‌ها هزار بنیادگرای دینی شد که در آن‌جا لانه زدند و خم گذاشتند. برای فردای این دو کشور جای پای‌شان را محکم ساختند. لازمه و فلسفه‌ی وجودی این جریان‌ها و گروه‌ها، وجود جنگ، جهاد و مقابله با کافران و دشمنان بود. کسانی‌که اگر حتا نبودند باید خلق می‌شدند تا علت وجودی آن‌ها را توجیه کند که این چنین هم شد.

رفتار تحقیرآمیز و دشمنانه‌ای سربازان آمریکایی و متحدان‌شان و توهین به مقدسات مسلمان‌ها و ارزش‌های فرهنگی و قومی افغان‌ها عامل خاص دیگری است که بر افزایش دشمنی با غربی‌ها و حامیان‌شان و احساس نزدیکی با دشمنان‌شان یعنی القاعده، طالبان و دیگر افراط‌گرایان. در ضمن، دولت افغانستان در بیست سال گذسته در مبارزه با فقر، کشت و قاچاق مواد مخدر ناکام بوده و این عامل مهم دیگری‌ست که تقویت افراط‌گرایی و تضعیف مبارزه با آن را در پی‌دارد. نرسیدن به یک افاق ملی محکم، پس بیش‌تر از یک دهه از سقوط طالبان علی‌رغم حمایت‌ها و کمک‌های زیاد غرب و جامعه‌ی جهانی عامل دیگری شد. در مأیوس شدن ملت، نخبگان، حاکمان سیاسی‌شان، عدم اعتماد به دولت، روی‌گردانی از آن و در نتیجه روی آوردن تعدادی از آنان به افراط‌گرایی و حمایت از افراط‌گرایان (کاوه، 1397؛ 78-79).

ترویج افراط‌گرایی در افغانستان ریشه در دوره جنگ سرد دارد و ایالات‌متحده آمریکا در آن زمان به گونه‌ی گسترده از جنگ در افغانستان حمایت کرد. مردم افغانستان قبل از دوره‌ی جنگ سرد، هیچ گاهی قرائت ایدئولوژی از دین نداشتند و مومنانی بودند که غرق در سنت‌های غیر ایدئولوژیک بودند. امروز جنگ افغانستان علاوه بر داشتن ریشه‌های ایدئولوژیک، در واقع واکنشی است علیه مدرنیته و این واکنش از قرائت ایدئولوژیک اعتقادی تغذیه می‌کند، (فقیری، 1397؛ 90).

به ‌هرحال، داستان فیلم آخرین تولد با آن‌که خیلی ساده و مزخرف کارگردانی و ساخته شده است و عاری از صحنه‌سازی‌های که در روز سقوط وطن به دست طالبان پس از سقوط جمهوریت به وقوع پیوسته ‌بود، است. اما در کنار این ساده‌انگاری‌ها، به عوامل خارجی با ابزار آمریکایی و عوامل داخلی آن با ابزار افراط‌گرایی سقوط نظام جمهوریت به شکل دیالوگ نیز پرداخته است. بیش‌تر دیالوگ‌های فیلم را افراط‌گرایی و تبعیض علیه زنان تشکیل می‌دهد. زمانی‌که دولت سقوط می‌کند و دوستان ثریا به خانه‌اش می‌آیند تا برای فرار از افغانستان راهی‌حل پیدا کنند. دوستان ثریا هر روز به میدان هوایی کابل می‌روند، اما با هزاران داستان غم‌انگیز دیگری پس به خانه بر می‌گردند. همه باور دارند که طالبان را آمریکا آورده است و آن‌ها زادۀ تفکرات آمریکایی است و عامل همۀ بدبختی‌های مردم افغانستان را نیز به گردن آمریکا می‌اندازند.

در فیلم آخرین تولد، افراط‌گرایی را به نمایش می‌گذارد. البته افراط‌گرایی طالبان را به نمایش نمی‌گذارد، بلکه مردم را نشانه می‌گیرند و به نحوی یکی از عوامل سقوط نظام جمهوری را عامل اجتماعی با ابزار افراط‌گرایی می‌داند. به عنوان نمونه: شوهر ثریا به او یک گردن‌بند می‌خرد تا در شب جشن تولدش از آن استفاده کند، اما در جریان گردن کردنش، نخ آن پاره، می‌شود. ثریا به دلش گواه بدی در جریان می‌افتد و تصور می‌کند که حتما یک اتفاقی بدی در راه است. البته چنین باورهای افراط‌گرایی، لجن‌زاری و خرافات در هر گوشه‌ و کنار افغانستان به وضوح مشاهد، می‌شود که مردم و جامعۀ خرافاتی-افغانی غرق در این فلاکت‌ها است. هم‌چنان، در فیلم رفتار افراط‌گرایی شوهر مریم را نیز به نمایش می‌گذارد. شوهر مریم مانع فعالیت مریم در بیرون از منزل می‌شود. او می‌گوید که شوهرش باور دارد که زن برای فرزند زاییدن و خدمت به شوهر خلق شده است. زمانی‌که زن پایش را جای پای مرد گذاشت، بی عزتی به بار می‌آید.

  1. خشونت علیه زنان

خشونت عیلیه زنان در دوران جمهوریت یک امری عادی بود. بدتر از همه، خشونت علیه زنان در میان روشن‌فکران، فعالان اجتماعی و سیاسی بیش‌تر برجسته بودند. در کتاب «عاشقان؛ رومئو و ژولیت افغانستان» نوشته‌ی راد نوردلند روزنامه‌نگار پیشین روزنامه نیویورک‌ تایمز در کابل که اخیرا نسخه فارسی آن نیز منتشر شده و در این کتاب به گزارش‌های مستند خشونت علیه زنان و هم‌چنین روایت‌های منع خشونت علیه زنان نیز اشاره‌ کرده است.

در این کتاب گزارش شده است که یکی از دادستان‌های دفتر منع خشونت علیه زنان به نام زیبا سادات، توسط شوهرش مورد لت‌وکوب قرار می‌گیرد. شوهرش روزنامه‌نگار بوده و نمی‌گذاشته که خانم سادات به عنوان دادستان و فعال زنان در بیرون از منزل فعالیت کند. بعد از لت‌و‌کوب و ضرب‌وشتم شدید، خانم سادات به پناهگاه «خانه امن» زنان پناه می‌برد، (نوردلند، ۱۴۰۲: ۳۱۸-۳۱۹). هم‌چنان در این کتاب داستان دکتر مسعوده جلال وزیر امور زنان در دوران ریاست جمهوری آقای حامد کرزی را نیز نگاشته است. خانم جلال توسط شوهرش مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد که از وظیفه‌اش استعفا بدهد، اما خانم جلال از خواسته‌های شوهرش اطاعت نمی‌کند و این منازعه منجر به طلاق زوجین می‌شود، (همان ص: ۳۲۱).

غم‌انگیزترین مورد سوی‌استفاده از زنان [مطرح] به نام نورضیا اتمر، یکی از اولین نمایندگان زن در پارلمان افغانستان است. قانون اساسی افغانستان به اصرار قدرت‌های غربی، ۲۵ درصد از کررسی‌های پارلمان را به زنان اختصاص دادند که نسبت به مجلس بریتانیا یا کنگره آمریکا درصد بیش‌تری نمایندگان زن را دارند. خانم اتمر به طور مرتب از طرف شوهرش ضرب‌وشتم می‌شد که او را مجبور به پوشیدن چادر برقع می‌کرد. آخر شوهرش وی را طلاق می‌دهد و از خانه بیرون می‌اندازد. خانم اتمر هم از طرف خانواده‌ای خود و هم از طرف شوهرش طرد شده ‌بود. او مجبور شد در سال ۱۳۹۲خ، به پناهگاه زنان پناه ببرد، (همان ص: ۳۲۰).

فیلم آخرین تولد به نمونه‌های از خشونت علیه زنان در افغانستان نیز اشاره دارد. شوهر مریم یک پشتون‌تبار است. مریم قبل از ازدواج با او، به کارهای مدلینگ مصروف بوده است. زمانی‌که باهم ازدواج می‌کنند، شوهرش اجازه نمی‌دهد که او به شغلش ادامه بدهد. با آمدن مجدد گروه طالبان به شهر کابل، مریم با شوهرش نیز به خانه‌ای ثریا می‌آیند. اما شوهر مریم مخالف فرار به کانادا است. او می‌گوید که من اجازه نمی‌دهم تو به کشور غیراسلامی بروی! خویشاوندان و اقاربم به من می‌خندد که زنم به کشور کفر رفته است. او هر لحظه برای مریم تعیین تکلیف می‌کند که چرا چادری‌اش را نپوشده است. در خانه‌ای ثریا مردان نامحرم است. مریم می‌گوید که آن‌ها شوهران دوستانم است. اما شوهر مریم می‌گوید که تو مردان را نمی‌شناسی! به هرحال، نویسنده‌ای فیلم سعی می‌کند، نشان بدهد که خشونت علیه زنان در افغانستان نه تنها در بین قشر بی‌سواد جریان داشته است، بلکه بالای قشر باسواد، روشن‌فکر و اجتماعی نیز سایه‌ی شوم افگنده است.

فیلم آخرین تولد، در واقع بازتاب خشونت طالبان و افراط‌گرایی مردم افغانستان است. تلویزیون بی‌بی‌سی یک مستند از روزهای سقوط جمهوریت تهیه کرده است. در آن مستند با کسانی‌که در آن روزها به میدان هوایی کابل به منظور فرار از افغانستان رفته بودند و با چندتن از فرماندهان آمریکایی که در میدان هوایی مأموریت داشتند، مصاحبه کرده است. در آن مستند صحنه‌های غم‌انگیز و پر از خشونت را به نمایش می‌گذارد که به صورت دیالوگ در فیلم آخرین تولد نیز رد و بدل شده است.

در مستند بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که مردم از هواپیما به پایین سقوط می‌کنند و تکه و پاره می‌شوند. طالبان در میدان هوایی مردم را مورد لت‌و‌کوب قرار می‌دهند. همین‌طور نشان می‌دهد که مادران کودکان‌شان را گم می‌کنند و کودکان در میان انبوهی از جمعیت زیر پا لِه می‌شوند. در فیلم آخرین تولد هم این موضوعات خشونت‌آمیز را نمایش داده است، اما نه به صورت تخصصی! دوستان ثریا به میدان هوایی می‌روند و در موقع برگشت به خانه، یک کودک را با خودشان می‌آورند. می‌گویند که آن کودک را بدون مادرش از میدان هوایی کابل پیدا کرده است.

هم‌چنان، صحنه‌ای خفه کردن صدای کودک در خانه ثریا نیز صحنه‌ای غم‌انگیز از شرح وضعیت افغانستان است. گروه طالبان با خشونت و قهر وارد خانه‌ای ثریا می‌شوند و دوستان ثریا لامپ‌ها را خاموش می‌کنند و هر کدام‌شان مخفی می‌شوند. اما کودک گریه می‌کند. یکی از دوستان ثریا برای این‌که طالبان نفهمند که کسی در خانه است، دهن کودک را با دستش محکم بسته می‌کند.

نتیجه‌گیری:

خشونت علیه زنان و افراط‌گرایی یک امر بدیهی در دوران جمهوریت قلم‌داد می‌شد و حتی به ‌عنوان یک امر دینی نیز مطرح بود و است. افراط‌گرایی خود در حال فربه شدن بود و کم‌تر کسی می‌توانست در مقابلش ایستادگی کند. اگر هم ایستادگی می‌کرد، قربانی دادن نیز در قبال داشت. کشورهای اروپایی و غربی به خصوص آمریکا بدون در نظر داشت، امر متعارف و روی‌کرد دینی مردم افغانستان، توجه‌ی بیش‌تر به زنان نشان می‌دادند. سعی می‌کردند که بالای حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی فشار بیاورند که زنان را در ادارات دولتی و بخش‌های نظامی به سمت‌های قابل‌چشم‌گیری استخدام کنند. اما این کار خارجی‌ها باعث خشم ملاها، مولوی‌ها و افراطیون افغانستان می‌شدند.

کارگردان و نویسنده‌ای فیلم آخرین تولد، در کنار خشونت علیه زنان از سوی خانواده‌ها و طالبان، سعی کرده است که تنش‌های قومی را به شکل خیلی ساده نشان بدهد که این موضوع چقدر در سقوط جمهوریت و حتا روزهای فرار از کابل، نقش مهم و برجستۀ را بازی کرده است. شوهر مریم که یک افغان پشتون‌تبار است و به مریم می‌گوید که طالبان از قوم پشتون است و به پشتون‌ها کاری ندارد. این دیالوگ به وضوح نشان می‌دهد که تعفن قوم‌گرایی و سایه‌های شوم آن در افغانستان چقدر حاد است. به هرصورت، فیلم آخرین تولد، به شکل بسیار ابتدایی، ساده و سطحی با عوامل قومی و اجتماعی با ابزار افراط‌گرایی، به سقوط نظام جمهوریت در افغانستان پرداخته است.

منابع و مأخذ:

فقیری، سید محمد. (۱۳۹۷). دفتر اول گفتمان تساهل و مدارا؛ پیش‌نیازهای گذار از افراط‌گرایی، کابل: انتشارات امیری.

کاوه، علی. (۱۳۹۷). دفتر اول گفتمان تساهل و مدارا؛ افراط‌گرایی دینی در جهان امروز. کابل انتشارات امیری.

نوردلند، راد. (۱۴۰۲) عاشقان؛ رومئو و ژولیت افغانستان، ترجمۀ اسدالله جعفری‌(پژمان) تهران: انتشارات کیمیای اندیشه.

انصاری، خواجه بشیر احمد. (۱۳۹۷). گفتمان تساهل و مدارا (دفتر اول). کابل: انتشارات امیری.

مطالب متربط:

Mohajir Times
دردهای مهاجرت و سکانس‌های عاشقانه در فیلم رفتن
نویسنده و منتقد: امان شادکام…
Listen now
Mohajir Times
آیینۀ واقعی زندگی مهاجران و پناهندگان در کشورهای اروپایی
✍: امان شادکام…
Read more

سپاس‌گزاریم از این‌که مهاجر تایمز را می‌خوانید؛ در صورت تمایل با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظریات تان را نیز زیر همین پٌست بنویسید

Share

Share Mohajir Times

Leave a comment

Mohajir Times
Aman Shadkam
امان شادکام، جامعه‌شناس، منتقد و روایت‌نویس افغانستانی ‌است. او فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی از رشته جامعه‌شناسی می‌باشد که در مسائل امور اجتماعی و فرهنگی افغانستان می‌نویسد. شادکام با روزنامه هشت‌ صبح، نشریه صدای‌زنان افغانستان و سایر نشریه‌های افغانستان نیز هم‌کاری‌کرده ‌است. مجموعۀ «آواره و امید» روایت‌های شخصی او از دنیایی مهاجرت و آوارگی است
Listen on
Substack App
Spotify
RSS Feed
Appears in episode
Mohajir Times